رسانه بریتانیایی گاردین در گزارشی که روز دوشنبه، ششم فوریه (۱۷ بهمن) منتشر کرد، به آزار و اذیت جنسی معترضان ایرانی به دست نیروهای سرکوبگر پرداخت.
در این گزارش با برخی از بازداشتشدگان خیزش سراسری علیه نظام جمهوری اسلامی ایران گفتوگو، و به رفتار وحشیانه نیروهای امنیتی با معترضان اشاره شده است.
یکی از زنان بازداشتشده در جریان قیام «زن زندگی آزادی» که نام مستعار «درسا» برای او انتخاب شده، درباره برخوردی که نیروهای سرکوبگر با او داشتهاند، توضیح میدهد. این جوان ۲۵ ساله و شهروند یکی از شهرهای استان گیلان توضیح میدهد که هنگام رانندگی در شب با دستور توقف ماموران مواجه میشود.
به گفته او، بیش از ۲۵ مامور امنیتی خیابان را بسته بودند و از مردم میخواستند که از خودروهای خود پیاده شوند. ماموران در بازرسی از خودرو درسا که خواهرش و دو سرنشین مرد از دوستانشان نیز همراه او بودند، قوطی اسپری رنگ پیدا میکنند و پس از آن، آزار آنها آغاز میشود.
درسا میگوید که ماموران چشمها و دستهای او و همراهانش را بستند، آنها را به ساختمانی منتقل، و مجبورشان کردند که اقرارنامهای را امضا کنند مبنی بر اینکه در اعتراضها نقش داشتهاند. او میگوید که در اتاق بازجویی میتوانست صدای فریاد دو دوستش را بشنود که در نزدیکی او شکنجه میشدند.
در گزارش گاردین به نقل از درسا اشاره شده است که زمانی که نوبت بازجویی او رسید، نیروهای امنیتی او را با فریاد فاحشه خطاب میکردند و مضروب میکردند. او روایت میکند: «آنها صورتم را با روسری پوشاندند و چیزی نمیدیدم. من را برهنه کردند و گفتند که یک خانم دکتر به اتاق میآید تا معاینهام کند. دقایقی بعد، یک نفر به اتاق آمد و وقتی به من دست زد، فهمیدم مرد است. او مدام همه بدنم را لمس میکرد و سپس شیئی را داخل واژن من گذاشت. مدام آن شیء را در بدنم فرو میکرد و به تمام بدنم دست میکشید. من در حالیکه از مشتهایی که در بازجویی خورده بودم شوکه بودم و درد داشتم، بیهوش شدم.»
درسا میگوید که ساعت سه صبح در مکانی دورافتاده در اطراف شهر رها شد. او در روزهای بعد، مورد معاینه قرار گرفت و پزشک تایید کرد که با یک شیء مورد تجاوز قرار گرفته و دچار عفونت شده است. او میگوید که درمانش ماهها طول کشید و دچار مشکلات روحی نیز شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گزارش گاردین در شرایطی منتشر میشود که این هفته، عفو بینالملل نیز از تجاوز، خشونت و شکنجه شدید معترضان در بازداشتگاههای ایران خبر داد.
عفو بینالملل میگوید که سه جوان معترض به نامهای عرشیا تکدستان ۱۸ ساله، مهدی محمدیفرد ۱۹ ساله و جواد روحی ۳۱ ساله، تحت شکنجههای وحشتناک، از جمله شلاق، شوک الکتریکی، آویزان شدن وارونه و تهدید به مرگ با اسلحه قرار گرفتهاند. این سازمان حقوق بشری همچنین تایید کرده است که یکی از این افراد در حین بازداشت هدف تعرض، و دیگری هدف تجاوز جنسی نگهبانان زندان قرار گرفته است.
گاردین با ۱۱ معترض زن و مرد صحبت کرده است که میگویند در حین بازداشت، هدف ضربوشتم، شکنجه، تجاوز و خشونت جنسی نیروهای امنیتی قرار گرفتهاند. برخی از آنها میگویند که آزارها در خودرو پلیس یا در خیابان رخ داده است، و برخی دیگر نیز از آزار در حین بازداشت در کلانتریها یا زندانها خبر میدهند.
پرستار یکی از بیمارستانهای گیلان میگوید که در چند ماه گذشته با زنان متعددی مواجه شده است که نشانههایی از تجاوز جنسی در آنها دیده میشود. او تاکید میکند: «دستکم پنج زن معترض زیر ۳۰ سال که دچار عفونت واژن بودند، به من گفتند در بازداشت پلیس هدف حمله قرار گرفتهاند. برخی از آنها دچار خونریزی اندام تناسلی بودند.»
گاردین در ادامه گزارش خود به روایت دیگری از زنی حدودا ۴۰ ساله اهل سنندج با نام مستعار سارا میپردازد. او میگوید که در اولین موج اعتراضات دستگیر شد و ماموران امنیتی به او تعرض جنسی کردند.
سارا روایت میکند: «هشت مامور من را داخل یک خودرو کشاندند. در تمام این مدت با الفاظ خشونتآمیز، به من لگد میزدند. آنها سینه، باسن و اندام خصوصیام را لمس میکردند.»
این زن معترض خاطره تلخش را از بازداشت چنین ادامه میدهد: «سه دختر دیگر هم در خودرو بودند که قبل از من دستگیر شدند. از روسریهای ما برای بستن دهانمان استفاده کردند. وقتی به من نزدیک شدند تا دهانم را ببندند، پرسیدم چرا حالا مشکلی نیست که موهایم باز باشد؟ آنها با لگد زدن به کمر و پاهایم، پاسخ دادند. یکی از زنان حاضر در خودرو آنقدر کتک خورد که دیگر نمیتوانست تکان بخورد و به بیمارستان منتقل شد.»
به گفته سارا، وقتی پلیس سرانجام او را به زندان برد، دید که حدود ۷۰ زن دیگر در آنجا بودند که همگی نشانههایی از ضرب و شتم و داشتند. سارا به مدت دو هفته هر روز ساعتها مورد بازجویی قرار گرفت و سپس آزاد شد. او تاکید میکند: «من به شوهرم در مورد تعرض جنسی چیزی نگفتهام. میدانم که این موضوع او را نابود میکند. نمیدانم باید به خانوادهام اعتماد کنم یا نه. شاید این بهایی است که باید برای آزادی پرداخت.»
کامیار ۳۰ ساله نیز معترض دیگری از مشهد است که میگوید در خودرو ون پلیس هدف تجاوز جنسی قرار گرفته است. او میگوید: «صحبت کردن در مورد این واقعه سخت است. من حتی چهره آنها را به خاطر نمیآورم و نمیخواهم آن را یادآوری کنم. نیروهای امنیتی بر این باورند که تجاوز جنسی میتواند مانع حضور معترضان در خیابانها شود. یکی از آنها به من گفت ۶۰ روز است که از دست شما خواب نداریم. او بعد از هر توهینی به من سیلی میزد و میکوشید من را تحقیر کند.»
معترضان ایرانی در حالی این روایتهای دردناک را گزارش میکنند که دیدهبان حقوقبشر میگوید جامعه بینالمللی در تلاش برای توقف شکنجه بازداشتشدگان، شکست خورده است.